مزیتهای خرید اینترنتی کتاب چیست؟
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۵۰۶۹۲
به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، امروزه به دلیل تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی و دگرگون شده سبک زندگی، مردم به سمت خریدهای اینترنتی رغبت پیدا کرده اند. با شیوع ویروس کرونا اکثر مردم برای خرید محصولات موردنیاز خود به فروشگاههای آنلاین مراجعه میکنند. کتاب نیز محصولی است که میتوانید بدون مراجعه حضوری و فیزیکی به سادگی و با روش آنلاین آن را خریداری کنید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قبل از معرفی کتابهای مفید برای مطالعه و بررسی مزایای خرید اینترنتی کتاب؛ بهتر است به این سوال پاسخ دهیم که فواید خواندن کتاب چیست و دلیل این که بیشتر افراد خواندن کتاب را به ما پیشنهاد میکنند چه میباشد؟
چرا کتاب بخوانیم؟
طبق آمار سالانه مقدار سرانه مطالعه در کشور ایران بسیار پایین است. سرانه مطالعه کتاب به عنوان یک شاخصه برای رشد فرهنگی در نظر گرفته شده است. از مهمترین مزایای کتاب خوانی میتوان به جلوگیری از فرسایش مغز و متمرکز شدن بهتر ذهن اشاره کرد. در ادامه به بعضی از فواید آن اشاره کرده ایم.
افزایش خلاقیت
مهم نیست شما چه نوع کتابی مطالعه میکنید. قطعاً خواندن کتاب در تمام زمینه موجب ایجاد تفکرات و ایدههای جدید در مورد روشهای زندگی و تفکرات متفاوت به دست آورد. شما با مطالعه کتاب میتوانید جهان بینی و تحلیل درستی از شرایط اطراف خود داشته باشید.
افزایش میزان لغات و واژگان
مطالعه زیاد کتابهای گوناگون موجب افزایش و بهتر شده دایره لغات ما میشود. در این صورت شما خیلی راحت تر میتوانید صحبت کنید و بنویسید و از ارتباط موثری را برقرار کنید. قطعاً فواید خواندن کتاب بسیار بیشتر ازعوامل گفته شده است و این عوامل تنها تعداد محدودی از مزایای آن است.
مزایای خرید اینترنتی کتاب:
خریدن کتاب به عنوان اولین و سختترین عامل کتاب خواندن شناخته شده است. برای راحتی انجام این کار فروشگاههای اینترنتی مختلفی به وجود آمده اند که بدون اتلاف وقت میتوانید به صورت آنلاین کتاب خود را بخرید. اما این سوال پیش میآید که تنها عامل صرفه جویی در زمان میتواند دلیل خوبی برای خرید اینترنتی کتاب باشد؟ قطعاً این دلیل کافی و منطقی نیست، خرید کتاب به صورت آنلاین مزایایی فوق العاده و وسوسه انگیزی دارد که در ادامه به آن میپردازیم.
قابلیت مقایسه قیمتها
برای خرید هر محصولی توجه به قیمت و انتخاب ارزانترین قیمت مهمترین عامل هر خریدی است. در خرید اینترنتی کتاب، امکان مقایسه قیمتها با فروشگاههای فیزیکی خرید کتاب وجود دارد. علاوه بر این خرید کتاب به صورت حضوری هزینههای جانبی مانند هزینه رفت و آمد دارد. اما محصولات فروشگاه آنلاین کتاب سراج بوک نازلترین قیمتها را دارد و مفتخر به ارسال رایگان کتاب به اکثر نقاط کشور است.
زمان
مهمترین "مزیت خرید اینترنتی کتاب" زمان است. قطعاً دست شما برای خرید حضوری کتاب در ۲۴ ساعت شبانه روز باز نیست و مجبور هستید در ساعات کاری آنها به این مراکز مراجعه کنید. اما در فروشگاههای اینترنتی کتاب شما در هر زمان که وقت کردید خرید کنید. از این طریق شما در زمان خود برای رفتن به کتاب فروشیها صرفه جویی کرده اید.
تخفیفهای متنوع
همواره قیمت تاثیر مستقیمی روی تقاضا دارد. امروزه به دلیل گران بودن کتاب، افراد رغبت کمتری برای خریدن کتاب دارند. اما جدای از آن که فروشگاههای اینترنتی کتاب هزینههای جانبی خرید کتاب را برای شما صفر میکند بهترین تخفیفها را هم برای مشتریان در نظر میگیرد. فروشگاه آنلاین کتاب سراج بوک با تخفیفهای متنوع و باورنکردنی خود به عنوان بزرگترین مرجع فروش اینترنتی کتاب در ایران شناخته شده است.
تعداد نامحدود کتاب
ناچاراً شما برای خرید یک کتاب درسی یا داستان باید به فروشگاه و انتشارات مختص آن کتاب مراجعه کنید. اما در فروشگاههای اینترنتی کتاب همه نوع دستههای کتاب وجود دارد و شما میتوانید به راحتی کتاب گروه سنی خود را به صورت اینترنتی خریداری کنید.
عدم محدودیت فضای فروش کتاب
قاعدتاً کتاب فروشیهای حضوری توانایی گنجایش کتاب به اندازه فضای مغازه یا فروشگاه خود را دارند و طبیعتاً شما هم انتخابی متناسب با همان تعداد کتاب را دارید. خرید اینترنتی کتاب، محدودیتی در فضای ارائه و فروش کتاب ندارد و میتواند هزاران کتاب را برای فرش در سایت خود قرار دهد.
رهایی از چانه زدن
خرید اینترنتی کتاب؛ بسیار معتبرتر از خرید از فروشگاههای کتاب فیزیکی و سنتی است. شما با خرید از فروشگاه اینترنتی کتاب سراج بوک با توجه به قیمتهای فوق العاده پایین آن مطمئن هستید که سرتان کلاه نرفته است و این نمونهای از یک خرید مطمئن و موفق است.
پشتیبانی باکیفیت
حتی قدرترین کتاب خوانان هم ممکن است کتابی خریده باشند و هنگام مطالعه متوجه عدم چاپ درست صفحات یا عدم وجود تعدادی از صفحات آن شده باشند. از مزیتهای عالی خرید اینترنتی کتاب، از فروشگاه آنلاین کتاب سراج بوک امکان مرجوع کردن کتاب ناقص و دریافت کتاب سالم است. فروشگاه آنلاین کتاب سراج بوک با هدف ایجاد فرهنگ کتاب خوانی و سهولت خرید کتاب برای کتاب خوانان عزیز فعالیت خود را شروع کرد. و به عنوان بزرگترین و بهترین فروشگاه اینترنتی کتاب در بین رقبای خود شناخته شده است.
فروشگاه سراج بوک از سال ۹۶ به صورت حرفه ای فروش کتاب به صورت آنلاین را به مجموعه خود اضافه کرد و در همین راستا بهترین کتابهای روانشناسی و رمان، کتابهای کودک، جدیدترین کتابهای عمومی را به بانک کتاب خود اضافه کرده است، در کتابفروشی آنلاین سراج بوک؛ خرید اینترنتی کتاب با تخفیف انجام میشود و کلیه کتابها تا سقف ۷۰% تخفیف ویژه و دائمی دارند. ارسال از طریق پست سفارشی و پست پیشتاز نمونههای از روشهای ارسال کتاب توسط این فروشگاه است. شما با مراجعه به سایت www.serajbookshop.com بخشی از کتاب مورد نظر خود را مشاهده و در صورت تایید به راحتی تهیه و از مطالعه آن لذت ببرید.
این مطلب، یک خبر آگهی بوده و خبرگزاری مهر در محتوای آن هیچ نظری ندارد.
کد خبر 5134508منبع: مهر
کلیدواژه: خرید اینترنتی کتاب و کتابخوانی کسب و کارهای اینترنتی کسب و کار گروه خودروسازی سایپا شبکه اجتماعی اینستاگرام کسب و کارهای اینترنتی ایران کیش آموزش زبان خارجی الکل ماسک سه لایه ویدئو پروژکتور تولید خودرو بانک ملت ایمپلنت صنعت خودروسازی برنامه اینستاگرام فروشگاه های اینترنتی خرید اینترنتی کتاب خواندن کتاب برای خرید خرید کتاب قیمت ها کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۵۰۶۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مزیت اصلاحطلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربهگیر بین جامعه و حکومت از میان رفته
میتوان اینگونه ادعا کرد که احزاب اصلاحطلب و جبهه اصلاحات ایران (در وضعیت فعلیشان) قادر نیستند گام مؤثری در جهت تقویت نظام ادراکی شبکه حامیان، در درجه اول، و مخاطبان عام در درجه بعد بردارند.
سعید حجاریان، فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی در مشق نو نوشت:
این نوشته تلاشی است برای طرح یک مسئله، آسیبشناسی یک روند و در حد وسع ارائه چند پیشنهاد، که در نوشته دوم تقدیم خوانندگان خواهد شد. برای ورود به بحث ناگزیر از طرح یک مثال هستم. همه ما در سطوحی با مسئلهها، بحرانها و بعضاً فجایعی دست به گریبان هستیم و برای مواجهه با آنها به ابزارهایی متوسل میشویم. این ابزارها در مواقعی به حل مسئله و مدیریت بحران کمک میکنند و حتی قادر هستند از فجایع جلوگیری کنند و در برخی موارد واجد چنین کارکردی نیستند. به گمان من به سیاست نیز میتوان از این منظر نگریست؛ یعنی مسئلهها، بحرانها و فجایعی را فهرست کرد و سپس پرسید آیا ابزارها و ابتکارهای متعارف احزاب، جبههها و حتی افراد واجد کارکرد مثبتی هستند یا خیر؟
کمی به عقب برمیگردم. از بدو تأسیس جمهوری اسلامی ایران، جریانی که ابتدا بهنام چپ [خط امام] و سپس اصلاحطلب شناخته میشد، کوشید ضمن تلاش برای درک صحیح وضع موجود، به بخشی از راهحل تبدیل شود. بهعنوان نمونه در زمانیکه گروههای سیاسی- نظامی عرصه سیاست و اجتماع را تسخیر کرده بودند، این جناح تلاش کرد بر وزن سیاست بیفزاید و از نظامیگری بکاهد یا به عبارتی از عرصه عمومی اسلحهزدایی کند که حاصل این تلاش به اعلامیه ده مادهای دادستانی ختم شد. یا، در دورهای که نظام اطلاعاتی کشور بهشکل پراکنده اداره میشد و هر گروه بهصلاحدید خود نسبت به عملکردش پاسخگو بود، تلاش شد نهاد اطلاعات کشور تجمیع شود و بهعنوان یک وزارتخانه تحت اشراف قوه مقننه قرار بگیرد تا امر پاسخگویی ممکن شود.
مضاف بر اینها میبایست به بحث زمان و مکان در فقه حکومتی ارجاع داد؛ باب این امر ابتدا از سوی بنیانگذار انقلاب اسلامی و در پی سنگینی نگاه فقه سنتی بر نظام تقنینی و حل مسئله کشور گشوده شد اما بعدتر جریان روشنفکری دینی با تلاش مضاعف بر آن شد نگاه و کارکردی متفاوت به دین ببخشد و از قرائتهای تئوکراتیک و جزماندیشانه بکاهد و بر ابعاد دموکراتیک و دگرخواهانه بیفزاید. افزون بر اینها میتوان درباره آنچه بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گذشت نیز، تأمل کرد؛ دولت اصلاحات توانست با ابتکاراتی پرستیژ ایران را در منطقه و جهان ارتقاء دهد و ضمناً، در بحرانهایی مانند افغانستان، ۱۱ سپتامبر و همچنین حمله نظامی به عراق جنگطلبی و تنشزایی را تعدیل کند. و، در آخر باید به انتخابات ۹۲ اشاره داشت که جریان اصلاحات بهرغم پرونده مفتوح انتخابات ۸۸ در جمیع ابعاد، به بنبستشکنی کمک کرد و در جهت کاستن از سرعت فرآیند فرسودگی کشور گام برداشت. البته همه این موارد طبعاً واجد خطاها و کاستیهایی بوده است، که فهرستکردن و نقد قاعدهمند آنها میتواند راهگشا باشد.
اینک اما بهنظر میرسد دو فاکتور مذکور، یعنی درک صحیح وضع موجود، و نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل، اگر نگوییم به بنبست رسیده، دستکم با بحران اساسی مواجه شدهاند. بحرانی که دامنگیر احزاب اصلاحطلب، جبهه اصلاحات ایران و… نیز شده، و بیم آن میرود چون آفت بهسراغ ریشهها نیز برود.
درباره نظام ادراکی اصلاحطلبان. طی سالیان گذشته، مجموعهای از تلاشها رخ داد و کمک کرد تا اصلاحطلبان درکی نسبتاً روشن از وضع موجود یا به تعبیری «منطق موقعیت» بهدست بیاورند. این تلاشهای سه وجهی شامل ۱) فعالیت مستمر و هدفمند حزبی- جبههای، ۲) کوششهای محققانه، و ۳) حضور مؤثر در نظام اداری کشور بوده است که امروزه هر سه وجه محل تأملاند. یعنی آنچه مزیت نسبی اصلاحطلبان- بهعنوان جریان آلترناتیو- بهشمار میرفت، رقیق شده و رو به اضمحلال رفته است. در وجه اول شاهد فقدان خلاقیت حزبی از یکسو و کاستیهای بسیار در تئوریک و پراتیک سیاستورزی حزبی هستیم. در مقابل، رقیب که اساساً تحزب را امری ثانوی و مخل نظم عمودی- دستوری در سیاست میپندارد، ضمن آنکه خود همچنان به زیست محفلی و باندی وفادار است تلاش میکند با حداکثر توان از احزاب رقیب سازمانزدایی کند.
در وجه دوم با افت قابل ملاحظه تولیدات نظری، خاصه در زمینه مسائل توسعه و علوم انسانی روبرو هستیم و گاه، تلاشهایی رهزن و تعمیمهای انحرافی را مشاهده میکنیم که نهتنها قابلیت انطباق بر شرایط کنونی ایران را ندارند بلکه مخل پروژههای اصلاحی میشوند. در سوی دیگر، جریان رقیب تلاش داشته از کلمات مشئومه و حوزههای ممنوعه از قبیل علوم انسانی، الهیات جدید و جز اینها قبحزدایی کند و بهشکل قرارگاهی بر این حوزهها متمرکز شود و آنها را تصرف کند. تعدد نشریات علوم انسانی و برنامههای سمعی- بصری وابسته به نهادهای حاکمیتی تصویری بهنسبت روشن از این وضعیت به نمایش میگذارد. البته که نگارنده معتقد است هنوز این جریان با جوششها و کوششهای تئوریک معتبر فاصلهای قابل توجه دارد. به اینها اضافه کنیم ارتقاء متوسط سواد عمومی و تسلط بر زبانهای خارجی، و همچنین امکان دسترسی به منابع آکادمیک برای کنشگران آزاد و البته ابزارهای هوش مصنوعی، که قادرند بینیاز از ایستگاههای مرسوم تغذیه فکری جناحی، خوراک فکری شهروندان منفرد را تأمین کنند. در وجه سوم با عدم حضور مؤثر اصلاحطلبان در نظام اداری کشور مواجه هستیم. این عدم حضور تا حد زیادی معلول نگاه دگرساز و غیریتستیز ساخت قدرت بوده است چنانکه میبینیم عمده تلاش جریان رقیب اصلاحطلبان بر فتح بوروکراسی و ویژهخواری، آن هم به مبتذلترین شکل آن بوده است. اما از سوی دیگر نمیتوان بر یک ضعف اساسی، یعنی عدم کادرسازی و از آن مهمتر محافظهکاری، حتی در مواجهه با اختیارات قانونی چشم بست. ضعفی که در درجه اول نظام ارتقاء جناحی- باندی و در درجه بعد انواع تبعیضهای جنسی، قومی و… را در پی داشته است. معالوصف، شاید بتوان گفت اشغال بوروکراسی و ورود به سیاهه حقوق-دستمزدِ دولت دیگر لزوماً مزیت یک جریان سیاسی آلترناتیو بهحساب نخواهد آمد.
با این اوصاف میتوان اینگونه ادعا کرد که احزاب اصلاحطلب و جبهه اصلاحات ایران (در وضعیت فعلیشان) قادر نیستند گام مؤثری در جهت تقویت نظام ادراکی شبکه حامیان، در درجه اول، و مخاطبان عام در درجه بعد بردارند.
نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل. برای توضیح این سرفصل نخست میبایست تفکیکی میان سیاست پاییندستی (low politics) و سیاست بالادستی (high politics) قائل شد. اگر تا سالیان پیش میان این دو سطح از سیاست تعادلی برقرار بود، اینک بهنظر میرسد کفه سیاست بالادستی به سنگینی گرایش پیدا کرده است. بدین معنا که ساخت قدرت به ذیل اختیارات منصوص و حصری، و حتی شورایهای قانونی/فراقانونی بسنده نکرده و خود رأساً به امور پاییندستی ورود کرده است. از دیگر سو، سیاست پاییندستی بهحدی تنزل یافته است که اگر نگوییم هیچگونه امکان اثرگذاری بر آن مترتب نیست، دستکم باید بر اثرگذاریِ حداقلی آن تفاهم کنیم؛ آن هم در حد جوانان حزب رستاخیز که نهایتاً ذیل سیاست دفاع از مصرفکننده، آمار گرانفروشی و گرانفروشان را گزارش میکردند!
این وضعیت چندعاملی چرخ فعالیت کنشگران اصلاحطلب را دستخوش اختلال کرده است. به عبارتی نه ورودیها (inputs) با واقعیت همخواناند، نه نظام هنجاری با مطالبات جامعه تنظیم است، و نه با ابداعات و بضاعت کنونی راهی برای اثرگذاری باقی مانده است. برای این ادعا مثالهایی را ذکر میکنم که به نظر موجب صدمه دیدن پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان شدهاند. سابق بر این دستگاه ادراکی- تحلیلی جریان اصلاحات، حسب دریافت خود از وضع موجود از طریق ابزارهای در دسترس، به اموری به نسبت کلان واکنش نشان میداد. برای نمونه میتوان به مجموعه بیانیههای تحلیلی جبهه مشارکت ایران اسلامی اشاره داشت. بخشی از آن متون، فارغ از آنکه در یک ساعت «س» بدل به کیفرخواست شدند، ایستارهایی را فراهم آوردند که عمدتاً، گفتوگو و نقد در عرصه عمومی را بهدنبال داشتند. حال آنکه امروز با تغییر گارد حاکمیت و گذار به الگوهایی جدید و نامتعارف از جمله در:
الف. مسئله واگذاری و تخصیص منابع،
ب. مسئله خصوصیسازی،
پ. مسئله نظام دانش و طبقاتی شدن آن،
ت. مسئله کارگران و زیر ضرب رفتن آنها و فقدان توان چانهزنی مؤثر این قشر،
ث. مسائل نظام درمان و تعرفهها،
ج. مسئله شهر و الگوی دفرمه توسعه آن،
چ. مسئله تبعیض مضاعف در تحرکهای عمودی در بوروکراسی خاصه در مورد زنان و نیروهای مستقل و صاحب فکر، و…
کوششی درخور، جهت فهم مسئله و تجویز راهحل صورت نمیپذیرد یا اگر هم تلاشی صورت میگیرد، ارتباط مؤثری با جامعه هدف برقرار نمیکند. به عبارتی جریانی که سابقاً دارای تصویری کلان از نظام اداره عمومی کشور بود، اینک فاقد آن تصویر شده است. به اینها اضافه کنیم مواردی که به سیاستهای کلی نظام راجع است و اساساً باب گفتوگو دربارهشان بسته است؛ خواه بهعلت محافظهکاری، خواه بهدلیل فقدان تئوری منسجم و منطبق با واقعیت، و خواه بهسبب انذارها و محدودیتها.
این وضعیت ترسیم شده سه پیامد را بهدنبال دارد. نخست آنکه کارویژه اصلاحطلبان- که همان دیوار حائل (بالشتک ضربهگیر) میان جامعه و حکومت بود، از میان میرود. یعنی حاکمیت صرفاً خود را در برابر توده مردم میبیند و طبعاً «قهر» را بر سایر ابزارها رجحان میدهد. دوم آنکه، جامعه بهسوی نوعی خودبسندگی هدایت میشود و بیپشتوانه و بدون تئوری و پیوستگی تاریخی به وادی عمل وارد میشود و بهشکل اقتضایی عمل میکند. نام این وضعیت را میتوان «تسطیح سیاست» نهاد، بدین معنا که تصادم دولت و جامعه بهغایت افزایش پیدا میکند و مردم مستمراً متحمل هزینههای گزاف میشوند. ضربهناپذیری- یا ضربهپذیری حداقلی- مردم بهشکل تودهای در دولت اصلاحات میتواند مؤید این تحلیل و اهمیت این کارویژه اساسی باشد؛ چنانکه در تمامی ادوار دولت در جمهوری اسلامی جز دولت اصلاحات ضربهپذیری تودهای، چه برآمده از اعتراض و چه برخاسته از شورش وجود داشت و دولت نتوانست بهعنوان ضربهگیر از وارد آمدن خسارت به مردم بکاهد.
سوم آنکه متعاقب این روند نوعی تصویرسازی دفرمه به نظام تحلیلی اصلاحطلبان تحمیل میشود. نخستین مرحله این تصویرسازی، اختلال در نظام مسئلهیابی است. این اختلال، که شاید در پزشکی نیز شایع باشد، با تشخیص نادرست بیماری و تجویز نادرست دارو همراه است. مرتبط کردن سنگاندازیها در پروسههای اصلاحی، و برگشتپذیری آنها به مؤلفههایی چون «لحن»، «ادبیات تحریکآمیز» و… جزئی از این نظام اختلالی است؛ حال آنکه میتوان فهرستی از لحنهای آرام، و ادبیات غیرتحریکآمیز را بر آفتاب فکند و این فرضیه را ابطال کرد. دومین مرحله این تصویرسازی «برساختن خصم» است. چنانکه اختلال در نظام مسئلهیابی به هسته مرکزی یک تفکر بدل شود، ناخودآگاه آن تفکر به برساختن خصم رهنمون میشود. بدین معنا که آگاهانه یا از سر خطای تحلیلی صرفاً به بخشی از صحنه سیاست نور تابانده و خصمِ جدید علتالعلل مسائل معرفی میشود. حال آنکه اساساً منطق اصلاحات، نه خصمپرور است و نه حذفمحور.
در بخشهای بعدی این یادداشت، تلاش خواهم کرد به طرح پیشنهادها و تجویزهایی ناظر به آینده جریان اصلاحات بپردازم.